| ||
رفته بودیم مسجد فاطمه زهرا (سلام الله علیها) همونی که پستای پارسالم رو هم در موردش داده بودم. فاطمیه و محرم پاتوق مسجده. الحمد لله خیلی خوبه، هم مداحی ها و هم سخنرانی ها . وقتی اومدیم بیرون آسمون باریده بود مثل ما تو مسجد که برای غربت علی زار زدیم. همیشه با خودم می گم بعد از حضرت علی دنیا دیگه هیچ معنایی نداره . چون وقتی علی از دنیا رخت بر بست آدمیان یتیم شدند . چه درد غریبی است یتیمی! وقتی یاد روزی میافتم که دست آقا رو بستن دنیا رو سرم خراب میشه................................................... آسمون باریده بود و هوا رو تلطیف کرده بود. الانم پنجره بازه و نسیم خنکی میاد داخل اتاق و یه خورده هم صدای ماشین وول می خوره تو! دوس دارم این خاطره ها رو بچه هایی بخونن که حس های منو درک کنن! [ جمعه 92/1/16 ] [ 10:40 عصر ] [ ]
|
||
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |