| ||
گفته اند که: روزی جوانی که چندان تقیدنداشت موسی را راه در راه کوه طور دید و به او گفت:من اصلا از خدای تو خوشم نمیاد.
اگه جرات داری برو این رو به خدا بگو.جوان رفت و موسی راهی طور شد.بعد از مناجات با خداوند موسی میخواست برگرده که خداوند ندا داد:موسی چرا پیغام بنده ام را به من نمی گویی!!!! [ سه شنبه 90/2/6 ] [ 12:41 عصر ] [ ]
من آمدم بالطف او.امروزمتولد شدم.
[ دوشنبه 90/2/5 ] [ 6:39 عصر ] [ ]
|
||
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |