سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوان باید بدود باید مثل جت حرکت کنه.چون کار زیاد است و وقت اندک.یک زمانی دوستم به

من میگفت چرا به خاطر دین خودت رو به درد سر میاندازی .ول کن بابا آینده ات رو بساز !!

چه کار به دین داری ؟ جواب منم به او دوست غافل این بود که به نظر تو آینده ی من چند ساله؟

یک  دو سه .......چند سال ؟مگه من یه موجود ساخته شده از دو بعد نیستم :یکی روح و یکی جسم.

جسمم که تکلیفش معلومه به محض ورود در قبر آن جانورهای مهربان  جسم من رو به یغما میبرن.

پس چه نیازیه به دویدن برا جسم, بیش از حد نیاز.این از جسم .میمونه یه چیز دیگه که اون هم روحه.

حالا روح چه مدت وجود داره؟ از بین رفتن که تو کارش نیست بعداز دنیا راهیه برزخه. بعد از اون هم یه

 سفر دیگه داره  به سمت قیامت.خوب حالا من اشتباه میکنم یا تو که انسان رو همین گوشت و پوست میدونی؟

من نگاهم به آخرت و ابده, اما توفقط به دنیا نگاه میکنی .وقتی این حرفا رو بهش میزدم دیگه چیزی نمیگفت.

ما که مثل غربی ها نیستیم که تمام هم و غمما ن دنیا باشد .نه من مسلمانم و فکروعقیده ی من غیر از فکر غربه.

میدانم که میمیرم.غرب نمیداند که نمیداند.

هرکس که بداند و بداند که بداند                    گوی سبق از گنبد گردون بجهاند

 وان کس که بداند و نداند که بداند                  بیدارش نمایید که بس خفته نماند  

وان کس که نداند و بداند که نداند                    هم خویش از ننگ جهالت برهاند

وان کس که نداند که نداند که نداند                     در جهل مرکب    ابد دهر بماند


[ چهارشنبه 90/2/7 ] [ 3:25 عصر ] [ ]

اگه مطلب <زندگی من> رو خوندی بعد بیا این هم بخون تا به قول خودمون جگرت خنک شه .اینها حرفای آقاست سال 88                                                     

                                                    

از روز اول، دولت آمریکا و رژیم صهیونیستى و صهیونیستهاى دنیا در مقابل نظام جمهورى اسلامى ایستادند. امروز هم حقاً و انصافاً دشمن‌ترین دشمنان، اینها هستند. بنده که نگاه میکنم، مى‌بینم بعضى از دولتهاى غربى گاهى یک حرفهاى بى‌ربطِ بى‌معنائى میزنند؛ اما محرک، صهیونیستهایند؛ عامل، همان طبقه‌ى مسلطى هستند که بر حکومت آمریکا و دولت آمریکا و انتخابات آمریکا هم مسلطند؛ اینهایند که دارند صحنه‌گردانى میکنند. خوب، پس اینها شدند دشمن‌ترین دشمنان ملت ایران.
 حالا اگر آن کسى که در مقابل مردم مى‌ایستد، به اینها دل بست، این آن خطاى دوم است که اتفاق مى‌افتد. دل بستن به دشمن؟! وقتى مى‌بینیم که این دشمن وارد میدان شده است، بایستى بفهمیم، بشناسیم؛ اگر خطائى، اشتباهى کرده باشیم، باید اشتباه را برطرف کنیم. از روز اول، آمریکائى‌ها علیه جمهورى اسلامى توطئه کردند. خوب، این توطئه‌ها زائد است که بگوئیم بى‌اثر بود؛ واضح است که بى‌اثر بود؛ اگر این توطئه‌ها بى‌اثر نبود که حالا باید اثرى، نشانى از جمهورى اسلامى باقى نباشد؛ مى‌بینید که جمهورى اسلامى امروز ده‌ها برابر قوى‌تر از روز اول است؛ پس این توطئه‌ها بى‌اثر بود. امروز هم هى نقشهاى جدیدى میزنند، باز هم توطئه میکنند؛ عبرت هم نمیگیرند. من تعجب میکنم! به گذشته فکر نمیکنند که خوب، این همه توطئه کردیم، این همه علیه جمهورى اسلامى پول خرج کردیم، این همه اینجا آنجا این را دیدیم، آن را دیدیم، در داخل مزدور پرورش دادیم، در بیرون این و آن را علیه جمهورى اسلامى بسیج کردیم؛ اثرى نکرد. باز دوباره مى‌نشینند چهل و پنج میلیون دلار بودجه تصویب میکنند، براى اینکه جمهورى اسلامى را شکست بدهند! بودجه تصویب میکنند که از طریق اینترنت، انقلاب ایران را از بین ببرند؛ جمهورى اسلامى را سرنگون کنند! ببینید چقدر این دشمن، دشمن درمانده‌اى است. خوب، شما چند ده »چهل و پنج میلیون دلار« را تا حالا مصرف کرده‌اید؟ چقدر شما براى شکست دادن جمهورى اسلامى کار دیپلماسى کردید، تحریم اقتصادى کردید، انواع و اقسام توطئه‌ها را کردید، جاسوس فرستادید، جاسوس تربیت کردید؛ چه فایده‌اى کردید که حالا باز میخواهید از این طریق وارد شوید و ملت ایران را به خیال خودتان از انقلاب جدا کنید؟ این را دشمن نمیفهمد. این، همان سنت الهى است؛ این، همان زدن به چشم و گوش دشمن غافل از خداى متعال است که حقائق را نفهمد؛ غافل کردن دشمن است. »فسینفقونها ثمّ تکون علیهم حسرة«؛(2) پول را خرج میکنند، بعد هم برایشان حسرت میشود؛ چون بى‌فایده است. من نمیدانم چقدر نشستند طراحى کردند، کار کردند تا بتوانند در تهران به یک بهانه‌اى آشوب راه بیندازند؛ خدا میداند که از چه مدت قبل اینها نشستند طراحى کردند؛ خوب، چه شد؟ غیر از این شد که مردم از آنچه که بودند، بیدارتر شدند؟ اگر کسى خیال میکرد که لازم نیست دیگر بیاید توى میدان، از نظام جمهورى اسلامى دفاع کند، با این حوادث، همه احساس کردند که باید همیشه براى دفاع از جمهورى اسلامى حاضر باشند.


[ چهارشنبه 90/2/7 ] [ 1:6 عصر ] [ ]
چند وقت پیش که رفته بودم یه لباس بخرم کل بازار رو زیر پا گذاشتیم اما دریغ از یه لباس درست درمون.همه لباسا تنگ و چسبون .کوتاه و آب رفته .بلاخره با هزار درد سر یه لباس خریدم.ازیکی از استادهامون شنیده بودم که آخر الزمان پر از فتنه است مثلا همین لباس خریدنها که یه لباس درست گیر نمیاد.بعدوقتی خرد و خسته اومدم خونه دیدم مامانم دارن داخل ظرف تفلون غذا درست میکنن بهشون گفتم مامان جون اگه ممکنه داخل یه ظرف دیگه غذا درست کنین چون شنیده ام که موادی که  داخل این ظرفاست  برا بدن ضرر داره اما مامان اصلا به حرف من اهمیت ندادن وکار خودشون رو ادامه دادن. این هم یه فتنه ی دیگه.حالا شما بگردین و ببینید که چقدر زندگیمون غربی شده که  زندگی غربی به معنی واقعی کلمه  فتنه اس.

[ سه شنبه 90/2/6 ] [ 1:7 عصر ] [ ]
<      1   2      
درباره وبلاگ


موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 12
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 124290