| ||
دلم بدجور هوای کربلا رو کرده ! پیاده روی و هزار عشق! دوس دارم پیاده از نجف تا کربلا برم و پاهام تاول بزنه و یه کوچولو از غربت رقیه رو درک کنم هر چند محال است درک غربت بانوی 3 ساله! [ شنبه 92/8/25 ] [ 10:22 صبح ] [ ]
پیچیده شمیمت همه جا ای گل بی سر چون شیشه ی عطری که سرش گم شده باشد [ شنبه 92/8/25 ] [ 10:14 صبح ] [ ]
امروز وقتی بیدار شدم ک تو گوشم زنگ می خورد ک سرویس رفت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! از جام مث فنر پریدم ! و هول هول لباس پوشیدم در حال دو ماراتون ب سمت ایستگاه بودم ک یکی از پشتم بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووق بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووق خانوم می خواید ب سرویس برسید؟ بله(با کلی خجالت) تا اینکه ب سر خیابون رسیدیم. اونجا با یکی از بچه ها واستا بودیم ک یه ماشین می اومد اما دود اگزوزش دقیقا شبیه قطارهای قبل از تاریخ ! ما هم ب خودمون جنبیدیم و سریع از جدول پرییم اون طرفو و کلی هم خندیدیم ک این دیگه چه اوضاعی بود ای خدا؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!! [ شنبه 92/8/4 ] [ 8:32 صبح ] [ ]
|
||
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |